و ثانیه ها در گذرند.....
سلام نفس کوچولوی مامانی یازده ماهگیت مباااااارک عسل مامان یازده ماه از زمینی شدنت میگذره و چقدر زود ....و من دلتنگ روزهایی که به سرعت باد سپری شدن و البته خوشحال از اینکه نفس مامان روز به روز خانمتر میشه . مامانی از لحظه لحظه زندگیت حرف دارم اما چه کنم که نویسنده خوبی نیستم . نازنینم این روزها خیلی شیطون شدیو شیطنتهات سر به اسمون میزاره اقا اصن یه وضعیتی درست میکنی که بیا و ببین مثلا سرم به کار خودم گرمه و صدایی از شما نمیاد وقتی میام سراغت میبینم یا از تخت و مبل رفتی بالا یا داری یه حال اساسی به کشوها میدی ،ساک لباسات یا سبد وسایلتو بهم میریزی گاهی وقتا هم میری لبه روروئکت وامیستی عروسکتو میندازی توش به بهانه اون...
نویسنده :
مامان نیلا عسل
15:15